توضیحات
مرتضی الفت کارمند سادهٔ یک اداره، که وضع روحی و مالی ناگواری دارد، موقعی که در اطراف بازار آزاد ارز برای تعمیر اتوی برقی خانه رفتهاست در رؤیا میبیند که صاحب پنجاه هزار دلار شدهاست..
برای شما
0 نظرات
نظر شما با موفقیت اضافه شده است!
نظر شما نمیتواند ثبت شود
0 نظرات