داستان یک پرنده مهربان و دوست داشتنی به نام هاروی، که به همراه بهترین دوستان خود، به ماجراجویی های جالبی می روند و...
قسمت اول
در کنار دریاچه وتبارک، هاروی و دوستانش در حال بازی کردن هستند و...
قسمت دوم
هاروی و دوستانش با یک انگشت سنگی بزرگ و اسرارآمیز روبرو می شوند و تصمیم می گیرند تا...
قسمت سوم
هاروی در حال خوابیدن است و از پدر و مادرش می خواهد تا همه چیز را روشن بگذارند و...
قسمت چهارم
هاروی در حال دوچرخه سواری است و فو به دنبال او می رود تا...
قسمت پنجم
هاروی در حال تمیز کردن خانه است و گمان می کند که خوش شانس ترین پسر روی زمین است تا اینکه...
قسمت ششم
هاروی به زخم های جالب فی و فو حسادت می کند و از آنها می خواهد که...
قسمت هفتم
هاروی برای جلوگیری از بیشتر شدن هرج و مرج در جنگل به یک جنگ می رود و...
قسمت هشتم
بچه ها یک دم حیوان در جنگل پیدا می کنند و تصمیم می گیرند آن را نگه دارند، اما...
قسمت نهم
هاروی و دوستانش برای اینکه آب دهانشان را بیرون بی اندازند، از بلندترین درخت جنگل بالا می روند و...
قسمت دهم
وقتی وسایل همه گم می شود، همگی فی و فو را مقصر می دانند. به همین خاطر، هاروی تلاش می کند تا مقصر واقعی را پیدا کند و...
قسمت یازدهم
فی از ارواح می ترسد. بنابراین، با کتابدار محلی ارواح با مشکل روبرو می شود و...
قسمت دوازدهم
همه دوستان از اینکه پرنسس در همه چیز ناعادلانه پیروز می شود، خسته شده اند و...
قسمت سیزدهم
فو به برخی از حشرات، خانه ای امن و جدید در خانه هاروی می دهد و...
قسمت چهاردهم
دوقلوها، هاروی را برای یک مهمانی خواب دعوت می کنند، اما هاروی قبلا هرگز این کار را انجام نداده است و...
قسمت پانزدهم
فو از اینکه هرکسی بخواهد توت های مورد علاقه او را بدزدد، می ترسد و...
قسمت شانزدهم
دید از گذراندن وقت با هاروی در فستیوال سالانه، هیجان زده است و..
قسمت هفدهم
هاروی تصمیم می گیرد تا به والدینش ثابت کند که می تواند از خواهرش به تنهایی مراقبت کند و...
قسمت هجدهم
وقتی همه بچه ها عاشق مجموعه کتاب های کارآگاهی مورد علاقه هاروی می شوند، هاروی حسادت می کند و...
قسمت نوزدهم
هاروی به گروه پدرش کمک می کند تا به هدف خود برسند و موفق شوند و...
قسمت بیستم
هاروی با برنامه ریز جدید خود کارهای جالبی می کند و فی تلاش می کند تا...
قسمت بیست و یکم
هاروی سعی می کند تا یک شب را با پدرش خوش بگذراند، اما همه چیز به طرز وحشتناکی اشتباه پیش می رود و...
قسمت بیست و دوم
میریام می خواهد ثابت کند که هنوز هیجان زیادی دارد، بنابراین فی و دختران را برای یک شب بیرون می برد و...
قسمت بیست و سوم
هاروی با برنامه ریز جدید خود کارهای جالبی می کند و فی تلاش می کند تا...
قسمت بیست و چهارم
هاروی بزرگترین شوخی را در لیتل بارک انجام می دهد، اما نمی خواهد کسی را از دانستن حقیقت ناراحت کند و...
قسمت بیست و پنجم
وقتی رندل تصمیم می گیرد که روابط خود را با مادرش قطع کند، فی و فو سعی می کنند که...
قسمت بیست و ششم
فی برای اولین بار موهای خود را کوتاه می کند و باید تصمیم بگیرد که...
قسمت بیست و هفتم
هاروی تصمیم می گیرد تا اسباب بازی مورد علاقه اش را به فو بدهد و...
قسمت بیست و هشتم
هاروی به یک قهرمان تبدیل می شود و تلاش می کند تا لیتل بارک را از خطرات نجات دهد و...
قسمت بیست و نهم
وقتی شاهزاده خانم، فو را به عنوان دوستش قبول می کند، فی و کلیر با یکدیگر متحد می شوند تا...
قسمت سی ام
هاروی و کراتز با یکدیگر به مشکل می خورند و...
قسمت سی و یکم
هنگامی که مربی لیگ مسابقات، هاروی و دوستانش را رد می کند، آنها تصمیم می گیرند که...
قسمت سی و دوم
فی مرتکب یک جرم می شود و هاروی تصمیم می گیرد تا...
قسمت سی و سوم
پس از اینکه بچه ها متوجه می شوند که جشن هالووین پارسال چندان ترسناک نبود، تصمیم می گیرند تا...
قسمت سی و چهارم
هاروی دیگر نمی تواند دوستانش در جشن هالووین بترساند. بنابراین، تصمیم می گیرد تا...
قسمت سی و پنجم
امشب شب بازی های تخته ای است و هاروی تلاش می کند تا با پدرش متحد شود و...
قسمت سی و ششم
بچه ها تصمیم می گیرند تا وارد مسابقات ماشین سواری شوند و...
قسمت سی و هفتم
دید سعی می کند تا خودش را تغییر دهد و مانند برادر کوچکش وید، خونسرد و آرام باشد و...
قسمت سی و هشتم
بچه ها قلعه ای شگفت انگیز از زباله می سازند، اما باید مراقب باشند تا شاهزاده خانم آن را خراب نکند و...
قسمت سی و نهم
موف احساس می کند که هیچ کس علایق اش را با او در میان نمی گذارد و...
قسمت چهلم
ایروینگ از ترس اینکه نمی تواند خانواده اش را در برابر یتی محافظت کند، تصمیم می گیرد تا...
قسمت چهل و یکم
تکنوبر از اینکه اسم واقعی خود را فهمیده، متعجب شده است و...
قسمت چهل و دوم
هاروی از اینکه قرار است بیرون خانه زندگی کند، ترسیده است و از دو قلوها می خواهد تا با او زندگی کنند و...
قسمت چهل و سوم
روز جشن فرا رسیده است و فی تصمیم می گیرد تا....
قسمت چهل و چهارم
همه دور یکدیگر جمع شده اند و هاروی نمی تواند بیشتر از این صبر کند تا...
قسمت چهل و پنجم
فی و فو با یک زبان مخفی با یکدیگر صحبت می کنند و...
قسمت چهل و ششم
دید به اینکه وقعا هاروی دوست صمیمی او است، شک می کند و...
قسمت چهل و هفتم
هاروی کسی را برای بازی کردن با خود پیدا نمی کند و باید راهی پیدا کند تا...
قسمت چهل و هشتم
کفش های گلی دست ساز فو در لیتل بارک معروف می شوند و...
قسمت چهل و نهم
هاروی از اینکه یک بشقاب را شکسته، عذاب وجدان گرفته است و تلاش می کند تا راه حلی برای تنبیه کردن خود پیدا کند و...
قسمت پنجاه
روز درخت کاری روز مورد علاقه پیری پیری است، اما...
قسمت پنجاه و یکم
هاروی باور دارد که وقتی ده ساله می شود، یک فرد بالغ خسته کننده می شود. بنابراین سعی می کند تا روز تولد خود را لغو کند و...
قسمت پنجاه و دوم
دو قلوها هیچوقت جشن تولد نداشته اند، بنابراین تصمیم می گیرند تا...