یوسف پیامبر مجموعهٔ تلویزیونی ایرانی بر پایهٔ داستان زندگی یوسف مطابق با روایت قرآن و منابع اسلامی، به نویسندگی و کارگردانی فرجالله سلحشور است که در ۴۵ قسمت از ۷ تیر ۱۳۸۷ تا ۱۱ اردیبهشت ۱۳۸۸ از شبکه یک سیما پخش شد.
قسمت 1
پیامبر بزرگوار یعقوب پیام توحید را به امت مشرک ابلاغ می کند در حالی که خشکسالی تنش بین یعقوب و قومش را تسریع می بخشد.
قسمت 2
راشل درد بارداری را تحمل می کند زیرا یعقوب و اطرافیانش از نزدیک از او حمایت می کنند. حادثه ای در کنعان رخ می دهد که همه چیز را برای همیشه تغییر خواهد داد. وفاداری ها شروع به تغییر می کند و یعقوب خبرهای بدی درباره پدرش اسحاق دریافت می کند.
قسمت 3
این خانواده هنوز درگیر وقایع اخیر هستند و واقعیت وحشتناک مرگ بر نعمت تولد سایه انداخته است. مردم کنعان قبل از اینکه یعقوب برای احیای نذر خود به مقبره ابراهیم برود، با او بیعت می کنند.
قسمت 4
فائقه برای به دست آوردن حضانت بیشتر از یوسف نقشه می کشد. مدتی بعد یوسف خوابی می بیند که معانی مبهم دارد. یعقوب در تلاش برای فرونشاندن حس حسادت آنها، به بقیه فرزندان بزرگترش شاخه خرما می دهد.
قسمت 5
جیکوب از یک کابوس حیرت آور بیدار می شود که با تردید به پسرانش نسبت می دهد. برعکس، یوسف رویای خوشایند اما معمایی در مورد برادرانش می بیند که باعث می شود پدرش به او توصیه کند که آن را برای خودش نگه دارد.
قسمت 6
یعقوب سرانجام به یوسف اجازه می دهد تا برادرانشان را تا دشت همراهی کند. اما آیا آنها به عهد خود با پدرشان عمل خواهند کرد؟
قسمت 7
برادری به رهبری یهودا با شهادت ساختگی در مورد ناپدید شدن جوزف نزد پدرشان باز می گردند.
قسمت 8
یک کاروان تجاری در چاهی که جوزف در آن قرار دارد اتفاق می افتد و بلافاصله یک بازی قدرت بین بازرگانان و برادران برای مالکیت یوسف رخ می دهد.
قسمت 9
اعضای کاروان شاهد نشانه های متوالی یوسف هستند و از پرورش زیبایی و معصومیت او غافلگیر می شوند. پس از آن، شرکت در تمام مدت عبور از رودخانه معروف نیل، به دروازه های یک کشور قدیمی و قدیمی می رسد.
قسمت 10
مناقصه حراج رقابتی برای برنده شدن خدمات یوسف برگزار می شود. پوتیفار، مشاور پادشاهان، حضور خود را به شهروندان مصر اعلام می کند و ادعای غلام جوان را می کند.
قسمت 11
ملکه زلیخا هدیه گرانبهای خود را به هونیفر، اتاق دار قصر می سپارد. به زودی به او یک گشت و گذار طولانی در داخل و اطراف محل اقامت جدیدش داده می شود.
قسمت 12
توطئه های سیاسی و مذهبی بیشتر متوجه می شود که با ارتقای یوسف در خانواده، راه به دربار سلطنتی می رسد.
قسمت 13
زلیخا یوسف را در مورد آداب و رسوم مصر آموزش می دهد. بت دیگری به نام آمون که مورد احترام مردم است، مورد انتقاد سنجیده یوسف قرار می گیرد.
قسمت 14
یوسف تمرینات خود را با رودومون ادامه می دهد و پیشرفت سریع او اثری ماندگار بر اشراف مصری بر جای می گذارد. یک هانیفر بیمار توسط همکارانش پرستاری می شود.
قسمت 15
یوسف رسماً جانشین هونیفر فقید به عنوان چمبرلین کاخ می شود. زلیخا با عزیمت به سفری کوتاه سعی می کند ذهن او را از خود دور کند.
قسمت 16
رفتار عجیب بانو زلیخا و یوسف شک پوتیفار را برمی انگیزد. وسواس او نسبت به یوسف از کنترل خارج می شود.
قسمت 17
پیامدهای رویدادهای اخیر در سراسر مصر احساس می شود و راهبان معبد برای فرصتی برای از بین بردن اشراف با هم رقابت می کنند.
قسمت 18
اسقف حاکم یکی از وفادارترین پرستندگان آمون را برای یک مأموریت مرگبار استخدام می کند.
قسمت 19
یوسف پس از به بند کشیدن و زنجیر شدن، از آستانه زندان می گذرد و به چهره ای آشنا برخورد می کند. زندانیان به سرعت به سمت پوسف کشیده می شوند، زیرا او تلاش می کند تا به توانبخشی آنها کمک کند.
قسمت 20
کیمونی سعی می کند به زندان زویرا نفوذ کند تا به یکی از دوستانش نزدیک شود. پوتیفار به طور وحشیانه ای از آپوپیس و ایرانوس بازجویی می کند تا به ته حقیقت در مورد تلاش برای زندگی Imonhoteps دست یابد.
قسمت 21
سرنوشت یک کنعانی مسافر را به حومه مصر می آورد و در آنجا با یوسف پسر یعقوب بدون اطلاع او ملاقات می کند. نینیفر کپتا در مورد درس های تلقین آمیز جوزف تردید دارد.
قسمت 22
بانو زلیخا با لجاجت کریمه را برای گفتگو با یوسف می فرستد. راهبان به کاخ شاه آمنهوتپ احضار می شوند و یک رویارویی حماسی رخ می دهد. چه کسی پیروز خواهد شد؟
قسمت 23
تقریباً 3 روز پس از تعبیر خواب، واقعیت اجتناب ناپذیر به زودی رخ می دهد. به طور ضمنی خداوند به وارث ایمونهوتپ اجازه می دهد که به عنوان وسیله ای برای اصلاح خطای گذشته یوسف، ناامید شود.
قسمت 24
تاج گذاری رسمی برای تاج گذاری فرعون جدید برگزار می شود. اندکی پس از آن او یک رویای وهم انگیز می بیند که باعث می شود در تلاش برای رمزگشایی معنای آن به جستجوی Padyamon و مترجمان رویا بپردازد.
قسمت 25
فرعون Imonhotep IV دستور می دهد که "غلام ابرانی" را برای یک مجلس به او بیاورند، اما تا زمانی که او رسوایی گذشته را بررسی کند به این امید که نام خود را رسماً پاک کند، از او محروم می شود.
قسمت 26
مفسران عرفانی در مقابل یوسف قرار می گیرند تا سرانجام موضوع را به رختخواب بکشند و رویای به ظاهر مبهم پادشاهان را ببندند.
قسمت 27
امتحان نهایی یک عمر در مصر با تجمع شهروندان متحد پشت سر یوسف آغاز می شود.
قسمت 28
یوسف اولین ابتکار را برای حفظ منافع مصر با تنظیم مجدد سیستم اقتصادی و کشاورزی در این کشور انجام می دهد.
قسمت 29
راهبان معبد برای سلب قدرت یوسف و تحکیم سلطه آمون به استراتژی های خطرناک متوسل می شوند. فرعون به پذیرش توحید دعوت می شود.
قسمت 31
یک جانشین برای مرحوم نینیفر کپتا، زمان کمی را برای تعقیب جوزف تلف می کند. با این حال، یوسف ثابت قدم می ماند و در حالی که بخش هایی از پایتخت را بازسازی می کند تا برای قحطی قریب الوقوع آماده شود، به خدای یگانه اعتماد می کند.
قسمت 31
5 سال از اولین پیش بینی یوسف می گذرد و در نتیجه اشراف بیشتر به او اعتماد می کنند. زلیخا درخواست عجیبی می کند که نگهبانان پست خود را به جز ژنرال رودمون ترک کنند.
قسمت 32
یوسف در میان جمعیتی خوشآمد به تبس بازمیگردد و بلافاصله به دیدار پادشاه میرود.
قسمت 33
علائم شروع قحطی در سراسر مصر ظاهر می شود، در حالی که یوسف خدمت به مردم را از سر می گیرد.
قسمت 34
کشورهای همسایه مصر برای خرید گندم به آنجا می آیند که خیلی قحطی زده اند.
قسمت 35
هورنهاپ و رودامون با داستان های جنگ به مصر باز می گردند. یوسف، که اکنون با خوشحالی ازدواج کرده و فرزندان دارد، از توحید به عنوان ایمان رسمی کشور حمایت می کند.
قسمت 36
راهبان معبد به طرز سرگرم کننده ای یک بوفه باز برای خادمان باقیمانده آمون ترتیب می دهند تا آنها را برای تلافی پس از حمله قبلی به یکی از سیلوهای یوسف جمع کنند.
قسمت 37
فرزندان یعقوب با برکت پدران خود از کنعان به راه افتادند در حالی که یوسف هنوز مشتاق دیدار مجدد با خانواده خود است.
قسمت 38
جوزف از مهمانانش پذیرایی می کند و متوجه حضور برادری می شود که در شرکت حضور ندارد. زلیخا خدای یوسف را می ستاید و تسلیم اراده او می داند.
قسمت 39
موحدان معبد را محل عبادت اهل خدای یگانه قرار داده اند.
قسمت 40
زلیخا از دیدن یوسف امتناع می ورزد و دلیل خود را تنهای عبادی و خدمت به خدا می داند.
قسمت 40
Zuleikha refuses to see Joseph citing her devotional solitude and service to God as her reasons.
قسمت 41
پسران یعقوب با احتیاط به دروازه های مصر نزدیک می شوند و به توصیه پدران خود برای جدا شدن و ورود همزمان به پست های بازرسی مختلف توجه می کنند.
قسمت 42
یوسف از یک تجربه گذشته برای الهام بخشیدن به ترفندی استفاده می کند تا بنیامین را متعلق به خودش کند. با این حال، برادران از ترک مصر بدون کوچکترین خواهر و برادر خودداری می کنند. اسناد و زلیخا درباره عشق خود به یوسف بحث می کنند.
قسمت 43
یعقوب با هدف و اعتقادی دوباره، پسرانش را برای مقابله با مشاور عزیز مصر و بازیابی اطلاعاتی درباره یوسف و بنیامین به مصر می فرستد.
قسمت 44
بنی اسرائیل پس از چندین دهه به یوسف پیوستند و تحت تأثیر رفتار برادر از دست رفته خود قرار گرفتند.
قسمت 45
داستان حماسی یوسف به پایان عاطفی می رسد زیرا یعقوب سرانجام پس از بیش از 30 سال با محبوب ترین خود ملاقات می کند.