دختری باهوش به نام دوروتی گیل همراه با سگ وفادارش توتو پس از ورود به سرزمین جادویی آز، راه بازگشت به خانه را گم میکند. در ادامه، دوروتی به دنبال جادوگری به نام گلیندا میگردد تا با کمک او، مقدمات بازگشت به خانه را فراهم سازد و...
قسمت اول
دوروتی، توتو و اسکر کرو بعد از آرام گرفتن تندبادی که قرار بود آنها را به کانزاس برساند، خودشان را در صحرای مرگبار پیدا میکنند که...
قسمت دوم
از وقتی دوروتی و وست نیروهایشان را یکی کردند تا بتوانند لنگوایدیر را شکست دهند، وست قابلیت این را پیدا کرده که از هیچ، جادو بسازد و...
قسمت سوم
با نزدیک شدن تولد شاه نوم، دوروتی، توتو و اسکر کرو زمان زیادی برای فرار از قلمرو نوم ندارند و ممکن است برای همیشه در آنجا گیر بیفتند...
قسمت چهارم
راکوات که محو خودستایی شده، دوروتی و دوستانش را از مسیرشان به سوی شهر زمرد منحرف میکند و...
قسمت پنجم
فرستادهای از سوی ژنرال گوف مانع عبور دوروتی و دوستانش از صحرای مرگبار میشود و قصد دارد آنها را دستگیر کند...
قسمت ششم
دوروتی، توتو، اسکر کرو و راکوات تونلی را پیدا میکنند که تصور میکنند از طریق آن میتوانند به شهر زمرد برسند...
قسمت هفتم
دوروتی و دوستانش در خانه گوف گیر میافتند و او بار دیگر خانه را با گردبادی جادویی به جای دیگری میفرستد...
قسمت هشتم
با مانور ژنرال گوف و ارتشش در شهر زمرد، دوروتی مصممتر میشود که دوستانش را به شهر آز برگرداند تا...
قسمت نهم
دوروتی و دوستانش تمام جادویی را که برای بازگشت به آز نیاز داشتند، از طریق پورتالی که توسط یک ماهگرفتگی باز شده، به دست میآورند و...
قسمت دهم
دوروتی و اولین با تمام دوستانشان از شهر آز، دوباره به آز بازمیگردند تا کایرا را نجات دهند و...
قسمت یازدهم
راکوات بعد از فرار از قلمروی نوم، به شهر زمرد سفر میکند تا به همه هشدار بدهد که گوف قصد دارد کمربند جادویی و قدرتمند نوم را تصاحب کند و...
قسمت دوازدهم
وقتی گوف جمعیت شهر زمرد و قلمروی نوم را جابجا میکند، دوروتی و دوستانش دوباره باید از صحرای مرگبار نجات پیدا کنند، اما این بار بدون جادو...
قسمت سیزدهم
دوروتی و دوستانش در شهر زمرد باید از هر طریقی که شده کمربند جادویی نوم را از گوف پس بگیرند تا بتوانند شهروندان شهر زمرد را صحیح و سالم به شهرشان بازگردانند و...