یون آی یک دانش آموز دبیرستانی است که با کارهای پاره وقت خرج خود و خواهرش را در می آورد. پدر و مادرش آنها را رها کرده اند و هیچ خبری ندارد که آنها کجا هستند. او با وجود وضعیت مالی بد در مدرسه جز نفرات برتر است. همکلاسی او نا ایل دونگ همیشه در حال رقابت با یون آی در نمرات است. یک روز یون آی در یک شهر بازی متروکه با جادوگر مرموز لی ئول ملاقات میکند…
آیا... به جادو باور داری؟
جیغ بی صدای یون آه-ای برای کمک توسط ری-اول پاسخ داده می شود کسی که وقتی به کمک نیاز دارد جلوی او ظاهر می شود و باعث شگفتی او می شود: آیا او واقعا یک شعبده باز است؟
نگذار بیشتر از این رویا ببینم
بیک ها-نا برای رو کردن دست ری-اول با یک دوربین وارد پارک می شود و از آه-ای عکسبرداری می کند. نا ایل-دونگ از آه-ای برای درس خواندن دعوت می کند.
چرخ و فلک
ایل-دونگ و آه-ای باهم قرار می گذارند تا زندگی یکدیگر را آسان تر کنند. ایل-دونگ که به ری-اول مشکوک است یواشکی آه-ای را تا کلاس های جادو تعقیب می کند.
بالغ شد
ایل-دونگ مسیری کی می رود برایش سوال می شود. ها-نا ویدیوهای شوکه کننده ای در دوربین مخفی اتاق ری-اول پیدا می کند. آه-ای از آینده احساس آرامش می کند.
نفرین آسفالت
ها-نا با گشتن اتاق ری-اول برای پیدا کردن مدرک باعث خشمگین شدن او می شود.پلیس از آه-ای در مورد شخصی شنل پوش سوال می پرسند.
آخرین اجرا
آه-ای و ایل-دونگ از طریق یک دوست قدیمی در مورد گذشته دردناک ریو مین-هیوک آگاهی پیدا می کنند. شعبده باز از اتاق بازجویی ناپدید می شود.