موک سول هی توانایی خاصی دارد که به او اجازه میدهد تا تشخیص دهد که آیا مردم دروغ میگویند یا نه! او از توانایی خود متنفر است و آن را یک نفرین میداند، به همین دلیل نمیتواند به کسی اعتماد کند. موک سول هی به زودی با یک مظنون به قتل روبرو میشود که اصرار دارد بی گناه است، اما هیچکس حرفهای او را باور نمیکند و…
شکارچی دروغگوها
شکارچی دروغگو موک سول هی از قدرت ویژه خود برای کسب درآمد استفاده می کند. یک روز که او در حال فرار به سئول است، در اتوبوس با پسری مرموز آشنا می شود. اگرچه او برای او فقط یک فرد تصادفی است، اما بعداً در آینده بسیار دور متوجه می شود که او جهان است
همسایه جدید من
سول هی به دوها کمک می کند تا از دست ساکنان شهر فرار کند. اما بعداً متوجه می شود که او همسایه جدیدی است که به آپارتمانی نقل مکان می کند که سول هی در آن زندگی می کند.او به زور جلسه ای ترتیب می دهد که در آن دوها باید
هر خانوادهای مشکلاتی داره
سول هی احساس بدی دارد که دوها بعد از آن حادثه به خانه برنگشته است. بعد از چند روز دوها و سول هی جلوی آپارتمانشان با هم برخورد می کنند. در همین حال، سیاون پس از پیچاندن مچ پایش روی صحنه، در بیمارستان به سر می برد. مادر سول هی
گردونه شانس
سول هی به دوها اجازه داد تا در آپارتمانش پنهان شود تا از خبرنگاران طفره برود. سپس سول هی متوجه می شود که تا به حال حتی یک دروغ به او نگفته است و گیج می شود که آیا توانایی او روی او کار نمی کند یا راست می گوید. بنابراین، سول هی تی
دغل باز
سول هی سرانجام اولین دروغ Do-ha را می شنود که غیرمنتظره ترین و وحشتناک ترین دروغ برای کشف آن است. سول هی تصمیم می گیرد از زندگی خود دور بماند، حالا که متوجه شده توانایی هایش روی او خوب کار می کند
مهمانهای ناخوانده
با کمک سول هی، دوها از پوشاندن صورتش با ماسک بیرون دست می کشد. احساسات آنها نسبت به یکدیگر با پشت سر گذاشتن چالش ها با هم قوی تر می شود. درست زمانی که همه چیز عالی به نظر می رسد، سول هی در حالی که برای یکی از آنها کار می کند با مادرش برخورد می کند
حادثه نانوایی
حتی با وجود اینکه سول هی به توانایی خود در دو-ها اعتراف کرد، او به او نزدیکتر میماند و برخلاف بقیه با او یکسان رفتار میکند. هر دو سول هی و دوها در نهایت یکدیگر را دارند که می توانند به آنها اعتماد کنند و به آنها تکیه کنند.
بدترین دروغ
هر زمان که دوها منکر قتل شده است، سول هی می تواند بشنود که این یک دروغ است. قلب او را می شکند زیرا او معتقد بود که او تنها کسی است که در مورد هیچ چیز دروغ نمی گوید، اما او بدترین دروغ را به او گفت. در همین حال، Deuk-chan می خواهد Do-ha به mo
حقیقت پشت پرونده ساحل هاک چئون
دوها همه چیز را در مورد اتفاقی که در زادگاهش با ائوم جی رخ داد به سول هی می گوید. دوها این سوء تفاهم را برطرف می کند و با سول هی به آپارتمان خود در یونسو-دونگ باز می گردد. در همین حین، کانگ مین از پرونده ساحلی هاکچئون مطلع می شود و ائوم-
یئون می به کافه تاروت لونی میرود
کانگ مین دو-ها را از Eom-ho نجات می دهد. او به دوها هشدار می دهد که سول هی را ایمن نگه دارد و اجازه ندهد او از ماجرا مطلع شود. در همین حال، دوک چان به یون می درباره سول هی می گوید. یون می از کافه سول هی بازدید می کند و دوها و سول هی را با هم می بیند.
کشف استخوان
استخوان ها در دامنه کوهی در هاکچئون کشف می شوند و پلیس برای تحقیق فراخوانده می شود. کانگ مین فکر می کند می تواند اسکلت چوی ائوم جی، دختر گم شده باشد.
جستجوی حقیقت
مردم متوجه می شوند که دو-ها مظنون اصلی پرونده است و او هدف عمومی می شود. مردم سریع انگشت نشان می دهند و از او انتقاد می کنند. دوها که از این وضعیت خسته شده است، تصمیم می گیرد دیگر منتظر نماند و مسائل را در زمان خودش انجام دهد
مظنون
Do-ha با موفقیت پدر Eom-ji، Yong-guk را که دو-ها مظنون اصلی است، پیدا کرد. یونگ گوک اعتراف می کند که برای دریافت پول بیمه او به مرگ ائوم جی امیدوار بوده است، اما دست داشتن در قتل او را انکار می کند. او به دوها نشان می دهد که جائه
کشف حقیقت
جو جائه چان خود را به پلیس تسلیم می کند و به قتل ائوم جی اعتراف می کند. در حالی که مجرم اکنون در بازداشت است، دوها و سول هی با دوستان خود برای اثبات بیگناهی دوها جشن می گیرند.
دو ها حقیقت را متوجه میشود
سول هی در بیمارستان بدون هیچ مشکلی از حادثه بیدار می شود. خوشبختانه، جائه چان نیز پس از انجام عمل جراحی زنده می ماند، و در نهایت، او می تواند حقیقت را در مورد آنچه در آن شب با ائوم جی اتفاق افتاده است.
آخرین وظیفه شکارچی دروغ
ته سئوپ هیانگ سوک را از ازدواج با مردی که دوستش ندارد باز می دارد و از او خواستگاری می کند. اما هیانگ سوک او را رد میکند و به او چیزهای خشن میگوید که واقعاً منظور او نیست.