گری پریش مردی خوب با گذشته ای پر دردسر است که زندگی جنایتکارانه خود را برای زندگی به عنوان یک مرد خانواده رها کرده است. اما وقتی پسرش با خشونت به قتل میرسد، عادتهای قدیمی باز میگردد و او را به یک جستجوی بیامان با اهداف اخلاقی و عواقب خطرناک میفرستد.
پیلوت
گری که ناامید از حمایت از خانواده اش است، برای آخرین شغل به ریشه های جنایتکار خود باز می گردد. اما پس از اینکه همه چیز به سمت و سویی رفت، گری نمی تواند دور شود. تنها راه خروج از آن است.
خون در آب
گری و کالین بر سر یک پاکسازی بزرگ با هم درگیر می شوند. گری از سوء ظن فزاینده خانواده اش طفره می رود. تونگای ها به دنبال کسب و کار جدیدی هستند.
جایگاه مقدس
در گوشه و کنار، وفاداری گری به اسب در آزمون نهایی قرار می گیرد. خانواده پریش و تونگای به دنبال عزیزان گم شده خود می گردند. تونگای ها اطلاعاتی را برای دشمن خود جمع می کنند.
ایمپی مپی
هنگامی که آنتون، یک همکار قدیمی، متوجه می شود که گری با تونگای ها کار می کند، گری را مجبور می کند انتخاب کند: خانواده یا اسب. رز و ماکایلا برای زنده ماندن با هم کار می کنند. اسب به دنبال خائن می گردد.
کومبا
گری و خانواده اش با یک وضعیت عادی جدید وحشتناک روبرو می شوند و آسیب های گذشته را حساب می کنند. اسب در حالی که تجارت خود را گسترش می دهد دشمن درون خود را جدا می کند. او به گری پیشنهادی می دهد که نمی تواند رد کند.