این چو وانینگ ، استاد بزرگ شماره یک جهان ، و شاگرد او مو ران را در داستانی پیرامون غلبه بر همه شانس ها برای محافظت از بشریت دنبال می کند. چو وانینگ با قدرت معنوی بسیار زیاد است. او مردی قائم و نجیب است که مسئولیت دفاع از قلمرو فانی را بر عهده دارد. مو ران یکی از شاگردان اوست. مو ران یک پرورش دهنده با استعداد و دارای قلب خوب است اما به دلیل رنجهایی که در سنین جوانی دارد ، بی ادب است و ا
قسمت اول
تولد یک پسر بچه نفرین شده مرگ را به دهکده می آورد. سال ها بعد، دن هوال دوباره با یک زن رازآلود ملاقات می کند در حالی که هیولا شکار می کند.
قسمت دوم
بعد از دفن عزیزان، هوال برای مدت بسیار طولانی برای رسیدن به انتقام به سفر میرود. مین سنگ-یون وقتی که سانگ-اون تا خانه تعقیب می شود، بزرگترین ترسش به حقیقت تبدیل میشود.
قسمت ۳
یه گره مو باقی مانده در صحنه جرم هوال را به هدفش نزدیکتر می کند. گذشته سانگ-اون در زمان شیفت شب اش به او می رسد.
قسمت ۴
سانگ-اون بالاخره آخرین حرف های خواهرش را به یاد می آورد و اینکه چگونه بولگاسال را بکشد. اوکداول-تای از خفا بیرون می آید تا یه آدم بخت برگشته را نابود کند.
قسمت ۵
سانگ-اون از هوال برای گرفتن انتقام مرگ خانواده اش درخواست کمک می کند. اول-تای سعی می کند تا دیگر بولگاسال را متقاعد کند در مقابل دشمنی مشترک باهم متحد شوند.
قسمت ۶
برای شکست دادن شری بزرگتر، سانگ-اون و هوال باهم توافق می کنند تا یکدیگر را فعلا زنده نگه دارند. کوون و هو-یول وارد پرونده ای سخت که او را به یاد یکی دیگر می اندازد، می شود.
قسمت ۷
برای شکست دادن شری بزرگتر، سانگ-اون و هوال باهم توافق می کنند تا یکدیگر را فعلا زنده نگه دارند. کوون و هو-یول وارد پرونده ای سخت که او را به یاد یکی دیگر می اندازد، می شود.
قسمت ۸
پیش بینی لی هیه-سوک باعث می شود تا سانگ-اون از ترس به دنبال جواب هایی در گذشته اش بگردد. با اینکه هوال به هو-یول هشدار می دهد، او به تحقیقاتش در مورد اول-تای ادامه میدهد.
قسمت ۹
دیدن هوال و هو-یول باهم باعث خاطره تلخی برای اول-تای میشود. وقتی که یک بولگاسال از او میخواهد لطفش را جبران کند، نام دو-یون خود را در مقابل یک دو راهی می بیند.
قسمت ۱۰
اول-تای خود را خانه هوال دعوت می کند تا به دنبال سانگ-اون بگردد. دو-اون توسط هیولایی که دوباره متولد شده است و میخواهد از هر دو بولگاسال انتقام بگیرد، ربوده می شود.
قسمت یازدهم
هوال برای آنکه اول-تای را حبث کند نقشه اش را به اجرا میگذارد. سی-هو برای مراقبت کردن از سانگ-اون در برابر خطر به دنبال راه حلی در زندگی گذشته خواهرش می گردد.
قسمت دوازدهم
هوال که از حرف های اول-تای نگران شده است به دنبال این است که متوجه شود چه اتفاقاتی هزار سال قبل افتاده است و خصومت بین او و سانگ-اون چگونه شروع شد.
قسمت سیزدهم
هوال و سانگ-اون خاطرات مخالفی از گذشته را بیان می کنند. اول-تای از خشمش برای کشیدن نقشه ای استفاده می کند تا هر چه هوال گرامی میدارد را از او بگیرد.
قسمت ۱۴
وقتی که هوال سوگند یاد می کند تا برای دستگیری اول-تای هر کاری از دستش بر میآید انجام دهد، سانگ-اون به او یاد آور میشود تا در راه انتقام خود را گم نکند.
قسمت ۱۵
برای اینکه همه چیز را تمام کنند، هوال، سانگ-اون و هو-یول با یول-تای در چشمه ملاقات می کنند. ولی یکی از آنها نقشه دیگری برای انتقام در سر دارد.
قسمت ۱۶
یک پیشینه از هزار سال قبل منشأ رابطه بد طالع بولگاسال ها را آشکار می کند. یک قربانی نفرین جاودانگی را پایان میدهد.