موتورسیکلت قرمزی به نام ریکی به همراه سایر دوستانش دور شهر راه می روند و ماجراهای جذابی را پشت سر می گذارند و...
قسمت اول
ریکی و دوستانش در جشنواره استیل شگفت انگیز برنامه اجرا می کنند و...
قسمت دوم
ریکی و دوستانش یک کنترل از راه دور شبیه به آنچه در فیلم استیل شگفت انگیز دیده اند، درست می کنند و...
قسمت سوم
یکی از تایرهای لوپ در مسیر رفتن به نمایش استیل شگفت انگیز پنچر می شود. ریکی و دوستانش به کمک او می آیند و...
قسمت چهارم
ریکی و دوستانش برای ملاقات با هلن و هنک و گرفتن نشان های نجات خود بسیار هیجان زده هستند و...
قسمت پنجم
لوپ از اینکه در انجام همه کارها خرابکاری می کند بسیار ناراحت است، او تصمیم می گیرد که سر قول خود بماند و...
قسمت ششم
ریکی به اشتباه فکر می کند که رمپ نجات جدید پدرش، جایزه ای است که به خاطر خوردن غلات صبحانه اش نصیبش شده و...
قسمت هفتم
زمانی که به نظر می رسد دوستان ریکی از پسرخاله او، دشر، بیشتر خوششان می آید، او سعی می کند که وانمود کند شخص متفاوتی است و...
قسمت هشتم
نوه افسر بانکر، باستر از توت می آموزد که برخی از قوانین را می شود زیر پا گذاشت اما برخی از قوانین لازم و ضروری هستند و...
قسمت نهم
مکسول به دوستانش راجع به موتورسیکلت قهرمان نقاب داری به نام ویلفورد ویل می گوید و...
قسمت دهم
ریکی و دوستانش باید به عنوان بخشی از تکلیف مدرسه، قهرمان خود را انتخاب کنند و...
قسمت یازدهم
توت از ریکی می خواهد که به او کمک کند تا بتواند برای پروژه مدرسه خود یک بادبادک بسازد، اما این دو نمی توانند بر سر طراحی بادبادک موافقت کنند و...
قسمت دوازدهم
ریکی و دوستانش به بلیپ کمک می کنند که تمام پیتزا ها را به موقع و سالم به مشتری ها برساند تا بتواند رکورد پدرش را بزند و...
قسمت سیزدهم
ریکی و دوستانش می خواهند که فیلمی از ویلفورد برای پروژه مدرسه خود تهیه کنند. ریکی می خواهد که تک ستاره این فیلم باشد و...
قسمت چهاردهم
لوپ می خواهد یک عکس از خودش بگیرد و به پدرش بدهد. او باید خودش را از کثیفی دور نگه دارد تا بتواند عکس خوبی داشته باشد، ریکی و دوستانش در این کار به او کمک می کنند و...
قسمت پانزدهم
ریکی قرار ملاقاتی با مکانیک دارد، اما از آنجایی که از مکانیکی می ترسد سعی می کند از این قرار فرار کند و...
قسمت شانزدهم
اسکوتیو می خواهد به پدر و مادرش ثابت کند که چقدر مسئولیت پذیر است. او مسئول تیم رنگ آمیزی مدرسه می شود و تمام تلاشش را می کند تا...
قسمت هفدهم
زمانی که تبلت اسکوتیو کار نمی کند، ریکی، لوپ و دی جی باهم به قله ویندشیلد می روند تا بفهمند مشکل از کجاست و به اسکوتیو کمک کنند اما...
قسمت هجدهم
افسر بانکر، ریکی و دوستانش را به عنوان معاونان خود انتخاب می کند. آنها به همراه افسر بانکر به ماموریت می روند و...
قسمت نوزدهم
ریکی و دوستانش از یک دستگاه آهن ربایی بزرگ استفاده می کنند تا زباله های آهنی را جمع کنند اما با فشردن دکمه های دستگاه پشت سر هم، دستگاه از کنترل خارج شده و همه چیز را به خود جذب می کند و...
قسمت بیستم
ریکی توپ قدیمی خود را داخل یک صندوقچه زمان می گذارد. اما از این کارش پشیمان می شود و می خواهد توپش را پس بگیرد. او متوجه می شود که لوپ صندوقچه را در جایی پنهان کرده است و...
قسمت بیست و یکم
ریکی در یک توپ شیشه ای گیر می افتد. این توپ شروع به حرکت می کند و به داخل شهر می رود و...
قسمت بیست و دوم
زمانی که قایق مدرسه ریکی زوم گم می شود. او و دوستانش تصمیم می گیرند که یک قایق جدید بسازند و...
قسمت بیست و سوم
ریکی یک حرکت نمایشی یاد می گیرد که نظر قهرمانش، استیل را به خود جلب می کند و استیل به تماشای او می آید و...
قسمت بیست و چهارم
دی جی نمی تواند از در زمین بازی رد شود. دوستانش تصمیم می گیرند تا مدل این در را عوض کنند تا دی جی نیز بتواند به راحتی وارد شود و...
قسمت بیست و پنجم
یک موتورسیکلت شبح مانند در تمام شهر حرکت می کند و در شب هالووین تمامی شکلات های بچه ها را از آنها می گیرد و...
قسمت بیست و ششم
پهپاد اسکوتیو دچار نقص فنی شده و دیگر از دستورات او پیروی نمی کند. این نافرمانی هرج و مرج زیادی در شهر ایجاد می کند و...
قسمت بیست و هفتم
یک نسخه جدید از بابانوئل به زمین می آید. ریکی و دوستانش باید به او کمک کنند تا...
قسمت بیست و هشتم
اسکوتیو پیشنهاد می دهد که برای نمایش نوری شهر، دستگاه نورپردازی قدیمی میدان را با یک دستگاه مدرن و جدید عوض کنند و...
قسمت بیست و نهم
ریکی از جانب مادرش مامور می شود تا توت را به شهربازی ببرد و مواظب او باشد و...
قسمت سی ام
ریکی یک دستگاه بیسیم از پدرش دریافت می کند تا به هنگام موارد اورژانس باخبر شود. ریکی نمی داند که بیسیم دیگر دستگاه دست توت است و...
قسمت سی و یکم
ریکی و دوستانش نشانی پیدا می کنند که شبیه به یک نشان جادویی در یک کتاب مصور است. آنها خیال می کنند که این نشان توانایی های آنها را افزایش می دهد و...
قسمت سی و دوم
لوپ توپ گمشده باستر را پیدا می کند و باستر نیز به او لقب قهرمان می دهد. لوپ گمان می کند که به تنهایی می تواند اعمال قهرمانانه انجام دهد و...
قسمت سی و سوم
توت مامور می شود که از طریق رادار ریکی و دوستانش را زیر نظر داشته باشد و برای ماموریت ها به آنها اطلاع دهد. اما خیلی زود از این کار خسته می شود و...
قسمت سی و چهارم
مکسول دچار مشکل شده و نمی تواند با سرعت کارهایش را انجام دهد. مشتریان زیادی منتظر او هستند. ریکی و دوستانش تصمیم می گیرند که به او کمک کنند و...
قسمت سی و پنجم
پدر اسکوتیو به طور تصادفی از واگن حمل بارش جدا شده و تمامی وسایلش در خیابان پخش می شود. او برای جمع آوری وسایلش به کمک احتیاج دارد و...
قسمت سی و ششم
مکسول با بعضی از دوستانش به پیک نیک می رود. او نمی تواند ریکی و دوستانش را با خود ببرد چرا که سن آنها برای پیک نیک در طبیعت کم است و...
قسمت سی و هفتم
استیل شگفت انگیز چند بلیط سینما در شهر پنهان کرده است. همه اهالی شهر به دنبال آنها هستند و...
قسمت سی و هشتم
بلیپ به اشتباه جعبه ای که کتاب های مصور جدید استیل شگفت انگیز در آن است را با خود می برد. این جعبه به محل بازیافت زباله برده می شود و...
قسمت سی و نهم
مکسول نیاز به استراحت دارد، پس اسکوتیو به ربات هایش اجازه می دهد که برخی از مشتریان تعمیرگاه را راه بیندازند و...
قسمت چهلم
ریکی و دوستانش، روغن زیادی در دستگاه روغن کاری قرار می دهند. هر دوچرخه ای که روغن کاری می شود سر می خورد و نمی تواند به درستی راه برود و...
قسمت چهل و یکم
توت دلش می خواهد ریکی را مجبور کند تا با او ورزش کند، اما ریکی بیشتر به مسابقه با دشر علاقه دارد و...
قسمت چهل و دوم
لوپ به اشتباه دستگاه موسیقی دی جی و اسکوتیو را می شکند. او تلاش می کند تا این دستگاه را تعمیر کند و...
قسمت چهل و سوم
در یک رویداد ورزش خانوادگی، مادران ریکی و اسکویتو جو گیر می شوند و می خواهند به هر قیمتی شده در این مسابقات پیروز شوند و...
قسمت چهل و چهارم
افسر بانکر به مرخصی می رود. آقای هوپلا، پستچی شهر، قرار است جایگزین او شود. اما نمی تواند سر پستش حاضر شود و در نهایت پدر ریکی جایگزین افسر بانکر می شود و...
قسمت چهل و پنجم
توپ توت گم می شود. ریکی و دوستانش مسئول پیدا کردن این توپ می شوند و...
قسمت چهل و ششم
ریکی و لوپ بر سر به دست آوردن جایگاه دستیاری خانم بایکلی با یکدیگر رقابت می کنند. خانم بایکلی مسئول رد کردن بچه های مدرسه از خیابان است و...
قسمت چهل و هفتم
افسر بانکر از ریکی و دوستانش می خواهد که مسئول برگزاری یک جشن باشند. آنها باید حواسشان به همه چیز باشد چرا که افسر بانکر مجبور است به مسائل ترافیکی رسیدگی کند و...
قسمت چهل و هشتم
خانم بایکلی در خواب بدون اینکه متوجه باشد در شهر گشت می زند. ریکی و دوستانش باید او را صحیح و سالم به خانه بازگردانند و...
قسمت چهل و نهم
بلیپ رهبری ریکی و دوستانش را در جشن عید پاک بر عهده می گیرد. آنها باید تخم مرغ های پنهان شده را پیدا کنند. بلیپ می خواهد نشان رهبری دریافت کند و...
قسمت پنجاه
استیل شگفت انگیز می خواهد فیلم بسازد، پس عازم خانه ریکی می شود تا از او چند ایده مربوط به ماموریت های نجات بگیرد و...
قسمت پنجاه و یکم
ریکی و دوستانش یک کسب و کار تحویل به راه می اندازند. هدف آنها رساندن بسته ها با حداکثر سرعت و در کمترین زمان ممکن است و...