یک پزشک باهوش کامبوجی برای یک معالجه پزشکی به ایالات متحده می آید تا پسرش را نجات دهد، اما وقتی سیستم شکست می خورد و او را به مخفی می کشاند، او از حیله گری و هوش خود برای مبارزه استفاده می کند و به دلایل درست قانون را زیر پا می گذارد.
مواد منفجره
تونی که یک دکتر کامبوجی خیلی باهوش است و به عنوان یک کارگر ثبت نشده از فیلیپین وارد آمریکا شده است، در تقلا برای بدست آوردن پول کافی است تا بتواند راهی برای درمان پسر مریضش پیدا کند. اما بعد از دیدن یک قتل، تونی صحنه قتل را ...
لانه شیر
تونی سعی می کند روابط خود را با سندیکای جنایی قطع کند، وقتی FBI می آید و سؤال می کند. اما وقتی سلامتی پسرش رو به افول می رود، او از مرز اخلاقی عبور می کند و عمیق تر با سندیکا درگیر می شود. در همین حال، همه چیز در هنگام مبادله اسلحه به خشونت تبدیل می شود
میراث
گرت به تونی اولتیماتوم مهلکی می دهد که می تواند دسترسی پسرش به درمان را مختل سازد. بین فیونا و پسرش کریس وقتی که رازی از او آشکار می شود که برای آینده اش عواقبی به دنبال دارد، شکافی ایجاد می شود.
کابایان
تونی که در درمان لوکا با شکست مواجه می شود، اوضاع را به دست خود می گیرد. اما زمانی که یک اهداکننده بالقوه از مشارکت امتناع می کند، برای کمک به آرمان مراجعه می کند. گرت از تونی تقاضای مخاطره آمیزی می کند و او را بیشتر به ابهام اخلاقی سوق می دهد.
جعبه یخ
وقتی کار پاکسازی اتوبوس مهمانی بدتر می شود و گرت تونی را در موقعیتی تهدیدآمیز قرار می دهد، او باید بین وفاداری خود به آرمان و نجات فیونا از اخراج یکی را انتخاب کند. در همین حال، پس از تمام تلاش هایش برای تضمین یک تجارت جدید برای اچ
ماموریت مادر
رابطه فیونا و تونی بخاطر دروغ های فیونا با تنش روبرو میشود. آرمان تلاش می کند تا با استفاده از تونی به اِف بی آی اطلاعات برساند. حال لوکا بدتر میشود، تونی باید مادر دانا را در نظر بگیرد کسی که منبعی برای پیوند کبد به لوکا به حساب میآید ولی به چه قیمتی؟
پدر ما که در وگاس به سر میبرد
با شروع پرسش های سخت مارکو در مورد روش های تونی برای بدست آوردن درمان نجاتبخش برای لوکا، مشکلات زندگی زناشویی تونی تشدید میشوند. در همین حال، آرمان مصمم است که از زیر هایاک بیرون بیآید ولی گرت هر کاری میکند تا نقشه او را بر هم بزند.
گانگستر به تمام معنا
تونی از آرمان برای رفتن به مکزیک برای پیوند عضو لوکا درخواست کمک می کند، اما وقتی هایاک متوجه دروغ آرمان می شود نقشه آنها به طرز خطرناکی تغییر می کند. تونی خود را در موقعیتی ناگوار میابد که او را مجبور به ارتباط با دکتر اسبق می کند.
بازگشت دوباره به خانه
از هم پاشیده شدن رابطه آرمان و هایاک عواقب بدی برای تونی دارد کسی که حال باید راه جدیدی برای بازگشت از مکزیک پیش لوکا پیدا کند، اما این گرت است که هنگام عبور از مرز به کمک او میآید.
تاج
تونی که به راهی برای خروج نیاز دارد سعی میکند تا با گرت معامله کند و خودش را نجات دهد و به آرمان کمک کند. وفاداری خانواده ها، در حالی که باهم متحد میشوند و از هم میپاشند، آزموده میشود.