انگلستان، 1705: نل جکسون برای قتل و فرار با خواهرانش، برای زنده ماندن دستش را به سرقت از بزرگراه می اندازد. نل با کمک همکار فوقالعادهاش، یک جن کوچولو به نام بیلی بلیند، متوجه میشود که سرنوشت او را در معرض خطر قرار داده است.
من را نلی صدا نکن
انگلستان، 1705: مهارت های جنگی فوق طبیعی نل جکسون در بازگشت از جنگ، دردسر ایجاد می کند.
آهنگ کمتر ترود خوب
در فرار از قانون، نل، راکسی و جورج برای زنده ماندن به دزدی بزرگراه روی می آورند.
یک شوخی خصوصی با ملکه
جادوی تاریک پوینتون به نل می رسد. یکی از خواهران او در این فرار به طرز خطرناکی مجروح می شود.
سرگین شیطان
نل برای یافتن یک پزشک خطر دستگیری را میپذیرد و باند از برخی منابع بعید کمک میگیرد.
ببخشید من دکترم
نل برای نجات دورو به زندان نیوگیت می رود و راکسی و جورج با عمو جک خود ملاقات می کنند.
ربوده شده توسط کالسکه
نل برای نجات جورج به راه می افتد و راسلاس در نهایت با سوفیا روبرو می شود.
چاپ این کثافت را متوقف کنید
این باند به خیابان فلیت می رود تا از چاپ ورق های خبری در مورد نل جلوگیری کند.
یک ترفند ارزان نیست
نل و باند برای توقف پوینتون و نجات ملکه با زمان مسابقه می دهند.