در شهری شناور که ثروتمندان زبالهها — و حتی انسانها — را دور میاندازند، رودو به ناحق به قتل متهم شده و به «گودال» تبعید میشود؛ جایی جهنمی که هیولاهای جهشیافته از زباله در آن پرسه میزنند. برای زنده ماندن، او باید قدرتی تازه را در دست بگیرد و به گروه یاغی «پاککنندهها» بپیوندد. اما رودو فقط برای بقا نمیجنگد...
کره
رودوی راندهشده که مورد آزار و اذیت قرار گرفته، در بازیافت زبالهها آرامش مییابد، تا اینکه یک تراژدی وحشتناک زندگیاش را برای همیشه تغییر میدهد.
ساکنان
رودو که به گودال انداخته شده، توسط انجین مرموزی نجات مییابد که شاید دلش به حال او نسوخته باشد.
زمین
انجین یک بخشنده است، موجودی که میتواند به چیزها جان ببخشد و قدرت آنها را بیرون بکشد. لودو، که او نیز به قدرت خود به عنوان یک بخشنده پی برده است، توسط انجین برای پیوستن به سازمانی به نام پاککنندهها (کلینرز) که علیه جانوران خالدار متولد شده از گا (ga) م
دفتر مرکزی نظافتچی
رودو پس از معرفی به دفتر مرکزی نظافتچیها، ریو را در یک ماموریت دنبال میکند تا با این حرفه آشنا شود.
مهاجمان
پاککنندهها برای نجات یکی دیگر از اسفرایتها که از سقوط جان سالم به در برده، وارد عمل میشوند. رودو برای کسب اطلاعات بیشتر، آنها را همراهی میکند.
یه ضربه خوب!!
رودو که کارش به طرز وحشتناکی خراب شده، خود را رو در روی یک مهاجم بیرحم به نام جابر میبیند.
امتیازی برای تسویه حساب
جابر استراتژی جدیدی را برای عبور از استحکامات رودو به کار میگیرد و متحد دیگری به این نبرد میپیوندد.
حرکت به جلو
رودو با عواقب عاطفی نبرد جابر دست و پنجه نرم میکند و سرنخ جدیدی در مورد بازگشت به کره به دست میآورد.
شهر گرافیتی
برای به دست آوردن یک "طلسم" برای ماموریت بعدی خود، پاککنندهها به شهر بوم میروند، جایی که آنها با یک کشف غمانگیز روبرو میشوند.
پنتا: سرزمین بیصاحب بیابان
با تکمیل تجهیزاتشان، گروه به سمت سرزمین بیصاحب، پنتا، حرکت میکنند تا سرنخهایی در مورد کره به دست آورند.
مهماننوازی آمو
زنی مرموز که در سرزمین بیصاحب زندگی میکند، از زاویهای غیرمنتظره خدمه را به چالش میکشد.
چیزی شبیه نفرین
تامسی و زانکا برای نجات متحدان اسیر خود میجنگند. در پی این ماجرا، رودو واکنش غیرمنتظرهای نشان میدهد.
نگاهی خالی
آمو داستان چگونگی آمدنش به برج و «فرشتگانی» که به دیدارش آمدند را تعریف میکند.
طوفان قبل از طوفان
پس از بازگشت از سرزمین پنتا ناکجاآباد، رودو و پاککنندهها با مجموعهای از تهدیدهای جدید روبرو میشوند.
برخورد!
پاککنندهها که توسط مهاجمان به مکانی ناشناخته برده شدهاند، برای نجات جان خود میجنگند و زودیل به رودو پیشنهادی میدهد.
بااستعداد و بیاستعداد
بوندوس از بابانوئلها بازجویی میکند در حالی که زانکا برای حفظ سرعت خود با جابرِ قدرتمندتر دست و پنجه نرم میکند.
خاطرات یک میانهروی
زانکا به نقطه عطف گذشتهاش که او را به جایگاه امروزش رسانده، فکر میکند.
اوه زپ، همه چی قانونیه
در حالی که درگیریهای مهاجمان-پاکسازان ادامه دارد، نبرد بین ریو و نورد داغتر میشود.
سریال نگهبانان
زودیل نقشه خود برای رسیدن به کره را فاش میکند و سایر پاککنندهها به شرایط فعلی خود واکنش نشان میدهند.
پرچمدار
با اوج گرفتن نبرد، انجین برای متحد کردن تیمش دست به اقدامی میزند و زودیل آخرین التماس خود را به رودو میکند.