دو گربه کوچولو و ماجراجو به نام های اولی و مون، به نقاط مختلف دنیا سفر می کنند و مطالب آموزنده ای را در مورد دوستی و شهروندی جهانی، به بچه ها آموزش می دهند و...
قسمت اول
اولی و مون عازم ایتالیا می شوند تا یک بستنی ایتالیایی منحصر بفرد را برای مغازه پسر عموی استنلی تهیه کنند. آیا آنها می توانند با هم کنار بیایند و...
قسمت دوم
اولی هنگام عزیمت به اردو، پیژامه قرمز مخصوص خود را گم می کند. آیا او می تواند پیش از فرارسیدن ساعت خواب، پیژامه خود را پیدا کند و...
قسمت سوم
مون فکر می کند کیسه ای سحرآمیز حاوی شیرینی های شانسی را در اختیار دارد که می تواند آینده را پیش بینی کند. در ادامه، او تلاش می کند که...
قسمت چهارم
اولی و مون هنگام جستجو برای یافتن گل های لاله، دچار اشتباه می شوند و خیلی زود به اهمیت بیان حقیقت و اعتراف به اشتباهشان پی می برند و...
قسمت پنجم
اولی و مون یک محفظه رنگارنگ را به عنوان هدیه تولد، به استنلی تقدیم می کنند. در ادامه، دوستان در صدد حل معمای پیچیده ای برمی آیند که...
قسمت ششم
پس از آنکه اولی و مون فرصت لذت بردن از تنها روز برفی زمستان را از دست می دهند، تلاش می کنند که دوباره برف زمستانی را از نزدیک ببینند و...
قسمت هفتم
هنگامی که مون، توپ مورد علاقه اولی را به پشت بام می اندازد، اولی فکر می کند که مون سهل انگاری کرده است. این در حالی است که...
قسمت هشتم
اولی کمی زیاده روی می کند و یک کوفته قلقلی را در ابعاد یک خانه درست می کند. از سوی دیگر، مون ضیافتی را تدارک می بیند که...
قسمت نهم
اولی از دندان درد رنج می برد و مون و استنلی تلاش می کنند تا به او کمک کنند و...
قسمت یازدهم
وقتی اولی عبارت ادامه دارد را در انتهای جدیدترین کتاب مصورش مشاهده می کند، او و مون برای پیدا کردن نویسنده این کتاب، به ژاپن سفر می کنند و...
قسمت دوازدهم
هنگامی که مون تصادفاً آخرین شیشه عسل مورد علاقه اولی را مصرف می کند، تمام تلاش خود را به کار می گیرد تا این اشتباه خود را جبران نماید و...
قسمت سیزدهم
اولی و مون به کشور کانادا سفر می کنند تا شربت افرای درجه یک را برای پنکیک مورد علاقه شان تهیه کنند. در ادامه ماجرا، آنها متوجه می شوند که...
قسمت چهاردهم
وقتی اولی و مون متوجه می شوند که استنلی مریض شده است، او را به خانه مادربزرگش می برند تا با خوردن یک سوپ بی نظیر، سلامتی خود را بازیابد و...
قسمت پانزدهم
در بازی سوال یا ماجراجویی، اولی گزینه ماجراجویی را انتخاب می کند. در ادامه، او برخلاف انتظار خودش و مون، آنقدر شجاع و جسور می شود که...
قسمت شانزدهم
مون در سفر به کشور پرو، اعتماد به نفس کافی برای طراحی را بدست می آورد. در ادامه، اولی متوجه می شود که به راحتی می تواند طراحی کند و...
قسمت هفدهم
مون به اولی اطمینان می دهد که در عملیات یافتن شبدر چهاربرگ، او را یاری خواهد کرد. البته اولی فکر می کند که این ماموریت به نتیجه نمی رسد و...
قسمت هجدهم
اولی و مون، در یک مسابقه دوچرخه سواری، به مصاف دالی و زوم می روند. البته اولی مطمئن است که اوضاع مطابق انتظارش پیش نخواهد رفت و...
قسمت نوزدهم
مون یک خرس عروسکی سخنگو را به خانه می آورد و خیلی زود به او علاقمند می شود و تصمیم می گیرد که این خرس را پیش خودش نگه دارد و...
قسمت بیستم
در یکی از جنگل های پرباران کاستاریکا، مون می خواهد سرعت حرکت دوست تنبل خود را افزایش دهد، اما خیلی زود به این نتیجه می رسد که...
قسمت بیست و یکم
وقتی اولی به جلسه باشگاه عکاسی خاله اش دعوت می شود، تصمیم می گیرد که یک عکس بی عیب و نقص را به این جلسه بیاورد و...
قسمت بیست و دوم
پس از سفر اولی و مون به پاریس، مون می خواهد به اولی ثابت کند که برای تبدیل شدن به یک نانوای فوق العاده به کمک هیچ کس احتیاجی ندارد و...
قسمت بیست و سوم
پس از آغاز موج گرما در منطقه بروکلین، مون تصمیم می گیرد که برای پیدا کردن کلبه زیبای اسکیموها، به سرزمین گرینلند سفر کند و...
قسمت بیست و چهارم
اولی، مون و اسکوت تصمیم می گیرند که عازم یلواستون شوند. در ادامه، اولی مسئولیت زمان بندی این سفر را برعهده می گیرد و تلاش می کند که...
قسمت بیست و پنجم
پس از آنکه مون، جوجه یک پرنده را نجات می دهد، برای کمک به دیگران انگیزه پیدا می کند. در ادامه، اعضای گروه عازم رشته کوه آلپ می شوند و...
قسمت بیست و ششم
اولی و مون نمی توانند با نظرات یکدیگر در مورد طرز رفتار کانگورو موافقت کنند. مون در مورد درستی نظر خودش کاملاً مطمئن است و...
قسمت بیست و هفتم
اولی مرتکب یک اشتباه می شود و در پی آن، کلاه الپاکای مورد علاقه مون کوچک می شود. در ادامه، اولی قول می دهد که اشتباهش را جبران کند و...
قسمت بیست و هشتم
اولی و مون تصمیم می گیرند که یک پروانه کمیاب را پیدا کنند. در ادامه، ویژگی های شخصیتی اولی و مون در تقابل با یکدیگر قرار می گیرد و...
قسمت بیست و نهم
اولی و مون برای پیدا کردن دوست گمشده اسکوت، عازم شهر برلین می شوند. البته شواهد امر حاکی از آن است که...
قسمت سی ام
اولی هنگام عزیمت به یک مراسم سنتی در کشور تایلند، چراغش را گم می کند. البته او هنگام تاریکی هوا، یک چراغ جدید پیدا می کند و...
قسمت سی و یکم
اولی و مون به یک خرگوش کوچک و بامزه کمک می کنند تا بر روی حقه های جادوی خود کار کند و...
قسمت سی و دوم
اولی و مون تلاش می کنند تا مثل استنلی ریتم بزنند و...
قسمت سی و سوم
وقت این است تا استنلی به دیدار خانواده اش برود، اما استنلی سوپش را می سوزاند و...
قسمت سی و چهارم
امروز روز زمین است و همگی از این موضوع هیجان زده هستند و...
قسمت سی و پنجم
اولی و مون با دالی و زوم یک تماس تصویری برقرار می کنند و...
قسمت سی و ششم
اولی و مون در حال بازی کردن با عروسک های شکستنی هستند و...
قسمت سی و هفتم
استنلی در حال شکلک در آوردن برای اولی و مون است و...
قسمت سی و هشتم
استنلی برای صبحانه یک پنکیک بزرگ و سفارشی درست کرده است و...
قسمت سی و نهم
وقت ناهار است و مون ساندویچ غول پیکر و مخصوص لورین را آورده است و...
قسمت چهلم
اولی و مون تصمیم می گیرند تا یک جشن کوچک خوش آمدگویی برای خاله شارک بگیرند و...
قسمت چهل و یکم
اولی می خواهد که برای قدردانی از مون مجسمه او را بسازد، او برای الهام گرفتن به جزیره ایستر سفر می کند و...
قسمت چهل و دوم
مون دلش می خواهد شیرینی یونانی داشته باشد اما هر چقدر بیشتر عجله می کند بیشتر از رسیدن به این شیرینی ها دور می شود و...
قسمت چهل و سوم
اولی می خواهد از چاپ استیک هایی که خاله اش به او هدیه داده استفاده کند اما طرز استفاده از آنها را بلد نیست، پس با مون به ژاپن سفر می کنند و...
قسمت چهل و چهارم
اولی می خواهد که یک ویدئو از حرکات نمایشی برای خاله اش درست کند، مون نیز به او کمک خواهد کرد. اما مون نمی داند که ترس از به روی صحنه رفتن دارد و...
قسمت چهل و پنجم
مون به طور اتفاقی چند کتیبه مصری را می خواند، خیال می کند که متخصص این کار است. پس با اولی به یک سفر اکتشافی به مصر می روند و...
قسمت چهل و ششم
مون می خواهد اولی را به یک سفر غافل گیری ببرد اما هیچ چیزی مطابق نقشه اش پیش نمی رود و او مدام اشتباه می کند و...
قسمت چهل و هفتم
پاو پاو، اولی و مون را به یک چالش دعوت می کند. او از آنها می خواهد که با کمک هم یک بازی را به پایان برسانند و...
قسمت چهل و هشتم
پس از اینکه مون راجع به توانایی های خودش در نامه هایش به دوست هندی اش اغراق می کند، دچار عذاب وجدان می شود اما نمی تواند حقیقت را به او بگوید و...
قسمت چهل و نهم
مون بخاطر یکی از حرکات نمایشی اش مورد توجه بسیاری قرار می گیرد. او از این مسئله بسیار هیجان زده است و به مرکز توجه همه تبدیل می شود و...
قسمت پنجام
مون دلش می خواهد که یک پری دریایی ببیند. اولی با وجود اینکه به پری دریایی اعتقادی ندارد، هر کاری می کند تا آرزوی دوستش برآورده شود و...