یک سگ کوچولوی پرانرژی و دوست داشتنی به نام بلویی که با پدر، مادر و خواهر کوچکش زندگی می کند، با استفاده از انرژی نامحدود خود، بازی های پیچیده ای را انجام می دهد که...
قسمت دوم
بلویی و بینگو برای بدست آوردن سنتور چوبی سحرآمیز، با یکدیگر جر و بحث می کنند. در ادامه، پدرآنها کنترل این سنتور چوبی را در اختیار می گیرد و...
قسمت دوم
هنگامی که پرستار بینگو، نوع خاصی از اشعه ایکس را به پدر می تاباند، دکتر بلویی برای کمک به او وارد عمل می شود. شواهد امر نشان می دهد که...
قسمت سوم
بلویی، بینگو و مادرشان، اطراف منزل مشغول روپایی زدن با یک بادکنک هستند. البته اوضاع هنگامی به هم می ریزد که پدرشان به آنها ملحق می شود و...
قسمت چهارم
بلویی و بینگو نمی خواهند اتاق بازیشان را تمیز کنند. به همین خاطر، آنها از پدرشان می خواهند که این کار را برایشان انجام دهد. این در حالی است که...
قسمت پنجم
بلویی، کوکو و اسنیکرز هنگام گردش دسته جمعی در پارک، بازی سرزمین سایه ها را انجام می دهند. در ادامه، کوکو از راه های میانبر استفاده می کند و...
قسمت ششم
در واپسین روزهای هفته، بلویی و بینگو به همراه پدرشان در باغ مشغول بازی هستند. در ادامه، بینگو هنگامی ناراحت و آشفته خاطر می شود که...
قسمت هفتم
وقت خوردن ناهار فرارسیده است، اما بلویی و پدرش می دانند که خوردن کباب بدون سالاد، هیچ لطفی ندارد. در ادامه، بینگو تلاش می کند که...
قسمت هشتم
از آنجایی که بلویی قصد استراحت و رفتن به تخت خواب را ندارد، سعی می کند خودش را یک خفاش میوهخوار تصور کند، تا تمام شب را بیدار بماند و...
قسمت نهم
وقتی بلویی فراموش می کند که اسباب بازی مورد علاقه اش را کنار بگذارد، یکی از اقوام نزدیک مافین، آن را برمی دارد و تصمیم می گیرد که...
قسمت دهم
بلویی و بینگو مسئولیت اداره یک هتل عجیب و غریب را برعهده می گیرند. این در حالی است که پدرشان، اولین و تنها مهمان هتل به حساب می آید و...
قسمت یازدهم
روزی از روزها، بلویی در محوطه پارک سعی می کند نحوه دوچرخه سواری را یاد بگیرد. در ادامه، او با الهام از عملکرد دوستانش تلاش می کند که...
قسمت دوازدهم
سرانجام زمان آن فرامی رسد که بینگو عروسک باب بیلبی خود را به خانه برگرداند و وقایع آخر هفته را در دفترچه ثبت کند. این در حالی است که...
قسمت سیزدهم
در محوطه پارک، بینگو تصمیم می گیرد که از ادامه بازی جاسوسی بلویی خودداری کند. از سوی دیگر، دستگاه پیشرفته آنها از کار می افتد و...
قسمت چهاردهم
بلویی و بینگو مجبور می شوند که پنج دقیقه بیرون رستوران بمانند تا غذای سفارشی خود را تحویل بگیرند. در ادامه، آرامش آنها از بین می رود و...
قسمت پانزدهم
بلویی و دوستانش، در حیاط خلوت، مشغول انجام بازی پروانه ها هستند. در ادامه، بلویی و جودو پا به فرار می گذارند و بینگو را در آنجا تنها می گذارند و...
قسمت شانزده
بینگو دوست دارد اوقات فراغتش را همراه با پدرش به بازی بپردازد. اما گاهی اوقات پدر فراموش می کند که جثه بینگو از خواهرش کوچکتر است و...
قسمت هفدهم
بلویی و دوستانش در مدرسه هستند و با اشتیاق بازی می کنند. در ادامه، معلم کلاس تصمیم می گیرد که...
قسمت هجدهم
هانی منتظر است تا هر چه زودتر با دکتر بینگو ملاقات کند، اما منشی از او می خواهد تا صبور باشد و...
قسمت نوزدهم
وقتی بلویی و بینگو نمی توانند با چنگک اسباب بازی های شکلاتی را به دست بیاورند، هر دو به خانه خود برمی گردند و...
قسمت بیستم
وقتی بلویی با پنج دلار خود به مغازه می رود، خرید کردن برای او سخت و دشوار می شود و...
قسمت بیست و یکم
آخر هفته از راه رسیده است و بلویی و بینگو در حال بازی کردن در حیاط با پدرشان هستند، اما بینگو ناراحت می شود و...
قسمت بیست و دوم
هنگامی که همگی در حال جمع کردن وسایل خود برای رفتن به استخر هستند، بلویی و پدرش شروع می کنند تا...
قسمت بیست و سوم
بلویی و دوستانش تصمیم می گیرند تا با یکدیگر یک بازی کنند، اما...
قسمت بیست و چهارم
بلویی و بینگو می خواهند که برای میمون بازی، سوار واگن بشوند، اما...
قسمت بیست و پنجم
بلویی در زمینه تاکسیرانی مشغول به فعالیت می شود. اولین مسافر او پدرش است که نقش یک تاجر را بازی می کند. پدر برای رسیدن به فرودگاه عجله دارد و...
قسمت بیست و ششم
وقتی مادر بلویی برای پیاده روی به ساحل می رود، بلویی شروع به دویدن می کند تا خود را به مادر برساند. در ادامه، بلویی اتفاقاتی را تجربه می کند که...
قسمت بیست و هفتم
بلویی، بینگو و میسی تصمیم می گیرند که بازی دزدان دریایی را انجام دهند و در دریای آزاد عازم سفری ماجراجویانه شوند. این در حالی است که...
قسمت بیست و هشتم
بازی مادربزرگ ها بسیار جالب و سرگرم کننده است. البته بینگو و بلویی در مورد یک سوال ساده با هم اختلاف نظر دارند. در ادامه، آنها سعی می کنند که...
قسمت بیست و نهم
پدر و بچه ها از حضور در زمین بازی خسته شده اند. در ادامه، آنها عازم نهری می شوند که در اطراف محل سکونتشان قرار دارد و بلویی درمی یابد که...
قسمت سی ام
اعضای خانواده گمان می کنند که حیاط خلوت منزلشان به تصرف پری های جادویی درآمده است. در ادامه، بلویی، بینگو، بندیت و چیلی تلاش می کنند که...
قسمت سی و یکم
در یک بازی جذاب که به کار و تلاش مربوط می شود، پدر تصمیم می گیرد که بلویی و بینگو را در کارخانه خودش استخدام کند. این در حالی است که...
قسمت سی و دوم
بینگو پس از ابتلا به یک بیماری، در بیمارستان بستری می شود. در ادامه، پدر و بلویی فیلم هایی را در خانه تهیه می کنند و برای او می فرستند تا...
قسمت سی و سوم
پدر باید از بازی با بچه ها دست بکشد و راهی محل کار خود شود. در این وضعیت، بلویی و بینگو تمام تلاش خود را به کار می گیرند تا...
قسمت سی و چهارم
پدر ادعا می کند که در همه کارها مهارت دارد. در ادامه ماجرا، بلویی متوجه می شود که پدر می خواهد نقاشی قدیمی او را دور بیاندازد و...
قسمت سی و پنجم
باغ وحش حیاط خلوت بلویی، محل زندگی حیوانات شگفت انگیزی است. یکی از حیوانات ساکن این باغ وحش، گوریل تنومندی است که...
قسمت سی و ششم
بلویی و بینگو همراه با دو تن از دوستانشان، کوله پشتی ها را برمی دارند و اطراف حیاط خلوت منزلشان، به سیر و سیاحت می پردازند و...
قسمت سی و هفتم
بلویی با کلویی مشغول بازی می شود. در ادامه، او وانمود می کند که یک اسب است و باید پرنسس را در یک سفر خیالی همراهی نماید و...
قسمت سی و هشتم
پدر پس از بیدار شدن از خواب، متوجه می شود که بلویی همه حرکاتش را تقلید می کند. در ادامه، بلویی یک مرغ عشق زخمی را پیدا می کند و...
قسمت سی و نهم
بلویی، بینگو و مافین، در یک مهمانی دورهمی شبانه حضور پیدا می کنند. در ادامه ماجرا، مافین به شدت خسته و خواب آلوده می شود و...
قسمت چهلم
راستی و ایندی در زمین بازی بلویی، بازی های متفاوتی را انجام می دهند و همین برای آنها مشکل ساز می شود. این در حالی است که...
قسمت چهل و یکم
راستی و ایندی، هنگام انجام بازی مامان و بابا، نمی توانند تصمیم بگیرند که کدام یک از آنها باید به محل کار برود و کدام یک باید از بچه ها مراقبت کند و...
قسمت چهل و دوم
بالاخره زمان انجام بازی خانوادگی قایم موشک فرامی رسد. در ادامه، بلویی از یک تا بیست می شمارد و دیگران در جاهای مختلف مخفی می شوند و...
قسمت چهل و سوم
در یک روز تعطیل، بلویی به گردش می رود و با فردی به نام ژان-لوک دوست می شود. اگرچه بلویی حرف های ژان-لوک را متوجه نمی شود، اما...
قسمت چهل و چهارم
بینگو و بلویی پنج دقیقه وقت دارند که به خواب فرو بروند. البته این مدت زمان برای انجام یک مسابقه دو نفره تا قله کوه مومانداد کفایت می کند و...
قسمت چهل و پنجم
وقتی بینگو و بلویی تصمیم می گیرند که بازی بچه ها را انجام دهند، پدرشان به این نتیجه می رسد که بازدید از مغازه ها می تواند چالش برانگیز باشد و...
قسمت چهل و پنجم
وقتی بینگو و بلویی تصمیم می گیرند که بازی بچه ها را انجام دهند، پدرشان به این نتیجه می رسد که بازدید از مغازه ها می تواند چالش برانگیز باشد و...
قسمت چهل و هفتم
هنگامی که وقت خواب و استراحت فرامی رسد، بینگو یادش نمی آید که عروسک مورد علاقه اش را کجا گذاشته است. شواهد نشان می دهد که...
قسمت چهل و هشتم
بلویی، بینگو و مادر، درباره مفهوم واژه مسخره بازی، با پدر جر و بحث می کنند. آنها زمان هایی را به یاد می آورند که پدر دائماً شوخی می کرد و...
قسمت چهل و نهم
پدر به بلویی می گوید که مراقب رفتارهایش باشد. در ادامه، بلویی یک مارچوبه جادویی را بدست می آورد و به همه نشان می دهد که...
قسمت پنجاهم
بلویی و بینگو می خواهند یک حیوان خانگی داشته باشند. در ادامه، پدر با دست خودش، یک حیوان آشفته و بی انضباط را شبیه سازی می کند و...
قسمت پنجاه و یکم
هنگامی که مادر برای انجام یک کار مهم از خانه بیرون می رود، پدر مسئولیت پیگیری امور روزمره دخترها را برعهده می گیرد و...