باتربین یک پری مهربان است که کافه ای را در سرزمینی جادویی و اسرارآمیز اداره می کند و به کمک دوستانش غذاهای خوشمزه ای را درست می کنند، اما رقیب آنها، خانم مارمالادی تلاش دارد تا برای آنها دردسر درست کند و...
قسمت اول
وقتی باتربین و دوستانش کافه را باز می کنند، رقیب بدجنش و شرور آنها، خانم مارمالادی سعی می کند تا همه چیز را خراب کند، اما...
قسمت دوم
دزل تصمیم می گیرد تا با پختن نان موزی، مادربزرگش را غافلگیر و خوشحال کند و...
قسمت سوم
خانم مارمالادی تصمیم می گیرد تا میوه هایی که جاسپر سفارش داده است، با لیمو عوض کند و...
قسمت چهارم
وقتی دزل دستبند دوستی خود را به باتربین می دهد، پاپی احساس می کند که کسی او را دوست ندارد و...
قسمت پنجم
کریکت اولین دندان خود را از دست می دهد، بنابراین باتربین جعبه ای به او می دهد تا آن را در جعبه نگه دارد و...
قسمت ششم
زمانی که دزل وظیفه دارد تا کارهای کافه را به تنهایی انجام دهد، تلاش می کند تا همه چیز را به درستی به اتمام برساند و از کسی کمک نمی خواهد و...
قسمت هفتم
اولین منو ناهار کریکت زمانی که همه سس های کچاپ گم می شوند، خراب می شود و تلاش می کند تا...
قسمت هشتم
آقای بروکرنچ تصمیم می گیرد تا وانت سوییت راید را تزیین کند و آن را به یک کافه موبایل تبدیل کند و...
قسمت نهم
زمانی که شهردار سفارشش را کنسل می کند، باتربین باید به او یک ساندویچ بدهد، اما...
قسمت دهم
خانم مارمالادی تصمیم می گیرد تا کیک خراب خود را با کیک زیبای باتربین عوض کند و...
قسمت یازدهم
باتربین برای پارفی های پری بری خود به ماست نیاز دارد، اما خانم مارمالادی همه ماست ها را از بازار می خرد و...
قسمت دوازدهم
باتربین مریض شده است، اما آیا دوستانش می توانند بدون او سوپ رنگین کمان درست کنند؟
قسمت سیزدهم
یک مهمانی بزرگ پیتزا در کافه برگزار شده، اما زمانی که همه بچه ها مزه های مختلف پیتزا را می خواهند، همه گیج می شوند و...
قسمت چهاردهم
خانم مارمالادی گمان می کند که چیزی برای شکرگزاری ندارد، اما تیم بین به او نشان می دهد که روز شکرگزاری چیست و...
قسمت پانزدهم
یک بچه به باتربین می گوید که دوست دارد رئیس شود و یک دکه لیموناد باز کند، اما تصمیم می گیرد تا به همه دستور دهد و...
قسمت شانزدهم
اعضای گروه به طور تصادفی کاپ کیک های بدون روکش را به مشتری تحویل می دهند. آیا مهارت های جدید کریکت، می تواند آنها را نجات دهد؟
قسمت هفدهم
باتربین مجبور می شود تا یخچال خانم مارمالادی را برای میوه هایش قرض بگیرد، اما خانم مارمالادی برنامه های خودش را برای آنها دارد و...
قسمت هجدهم
دازل و پاپی هر کدام گمان می کنند که کار آن یکی آسان تر است، بنابراین جای خود را با یکدیگر عوض می کنند و...
قسمت نوزدهم
وقتی سوییت راید نمی تواند بسته ها را به موقع تحویل دهد ، آیا کریکت می تواند با مهارت دوچرخه خود به او کمک کند؟
قسمت بیستم
میمون های خانم مارمالادی، کوکی هایی را که پاپی برای یک مشتری خاص درست کرده بود می دزدند و...
قسمت بیست و یکم
باتربین باعث می شود تا همسایه های جدید در کنار کافه او زندگی کنند، اما...
قسمت بیست و دوم
سالی یک بار، باتربین و دوستانش کافه را زودتر می بندند تا به یک شام ویژه بروند، اما خانم مارمالادی هم دعوت شده است و...
قسمت بیست و سوم
گربه مادر از باتربین می خواهد که از دخترش مراقبت کند، اما این در حالی است که باتربین خیلی درگیر است و...
قسمت بیست و چهارم
یک طوفان شدید در پادلبروک باعث می شود همه در کافه پناه بگیرند، بنابراین باتربین و دوستانش برای مشتریان کاکائو درست می کنند و...
قسمت بیست و پنجم
جاسپر به باتربین می گوید که می خواهد به او در انجام کارها کمک کند، اما وقتی تلاش می کند تا آنها را تحت تاثیر قرار دهد، خراب کاری می کند و...
قسمت بیست و ششم
جاسپر به باتربین می گوید که می خواهد به او در انجام کارها کمک کند، اما وقتی تلاش می کند تا آنها را تحت تاثیر قرار دهد، خراب کاری می کند و...
قسمت بیست و هفتم
زمانی که باتربین درخواست کریکت را برای داشتن یک روز بازی در کافه قبول می کند، کریکت بسیار هیجان زده می شود و...
قسمت بیست و هشتم
پاپی عطسه می کند و تیم باتربین گمان می کند که کوکی عطسه می کند، بنابراین او را برای استراحت یک روزه به خانه خانم بروکبیندر می برند، اما...
قسمت بیست و نهم
با توجه به اینکه شهردار پادلبروک از باتربین می خواهد تا یک کیک خوشمزه درست کند، خانم مارمالادی تصمیم می گیرد تا خوشمزه ترین کیک را برای شهردار درست کند و...
قسمت سی ام
تیم باتربین در حال سرو پنکیک های پروانه ای شکل به عنوان غذای ویژه روز است، اما کامیون زباله، زباله های خود را به موقع جمع نمی کند و...
قسمت سی و یکم
وقتی خانم مارمالادی قصد دارد پیک نیک را ابتدا با بارش باران و سپس با لیموناد چسبناک به کمک دستیارانش خراب کند، کریکت چگونه می تواند کمک کند؟
قسمت سی و دوم
در پادلبروک بهار است و تیم باتربین در حال تهیه یک کیک بهاری برای مهمانی باغ خانم بلومبروک هستند. تنها یک مشکل بین آنها و ورود کامل به مهمانی وجود دارد که...
قسمت سی و سوم
اعضای تیم باتربین به دلیلی خواندن بی وقفه دزل، گیج می شوند و آنها تلاش می کنند تا از او خواهش کنند که...
قسمت سی و چهارم
کریکت از پیدا نکردن تخم مرغ در طول شکار تخم مرغ ناراحت می شود، اما متوجه می شود که یک سبد از تخم مرغ های عید پاک گم شده است و...
قسمت سی و پنجم
خانم مارمالادی روز بدی را سپری می کند و اسپورک و اسپچ تصمیم می گیرند تا برای بهتر کردن حال او به کافه باتربین بروند و...
قسمت سی و ششم
کریکت یک بسته دریافت می کند و از شدت خوشحالی آنقدر به دور خود می چرخد تا سرش گیج برود و...
قسمت سی و هفتم
با توجه به اینکه کریکت به طور ناخواسته کتاب آشپزی پاپی را به خانم لرنبروک برای کتابخوانی اش می دهد، پاپی تلاش می کند تا...
قسمت سی و هشتم
جاسپر برای تحویل بادام زمینی ها به کافه باتربین می رود و اعضای تیم می خواهند تا کره پرنده درست کنند و...
قسمت سی و نهم
اعضای تیم در حال کار کردن هستند، تا اینکه خانواده موش ها تصمیم می گیرند تا برای غافلگیر کردن مادرشان یک کیک توت فرنگی سفارش دهند و...
قسمت چهلم
جاسپر آماده شرکت کردن در مسابقه ماشین سبز است و از اینکه شانس بد او باعث باختنش شود، نگران است و...
قسمت چهل و یکم
جاسپر برای انجام اولین تحویل خود در ماشین سبز هیجان زده است، اما در طول راه با مشکل مواجه می شود و...
قسمت چهل و دوم
وقتی کریکت با یکی از دوستانش که در حال نقل مکان کردن است، دعوا می کند، نگران است که فرصت خداحافظی کردن با او را از دست داده باشد و...
قسمت چهل و سوم
وقتی کریکت گمان می کند که قوری مخصوص دزل را شکسته است، تصمیم می گیرد که اشتباهش را مخفی کند یا...
قسمت چهل و چهارم
کریکت برای پیدا کردن یک میوه قرمز به شکار گنج می رود، اما آیا او گنج را پیدا خواهد کرد؟
قسمت چهل و پنجم
شایع شده که زیر کافه باتربین گنج ارزشمندی دفن شده است. همه می خواهند بدانند که آیا این مسئله حقیقت دارد و...
قسمت چهل و ششم
تمامی سبزیجات باغچه پاپی ناپدید می شوند. باتربین و دوستانش فکر می کنند که این کار خانم مارمالادی است و...
قسمت چهل و هفتم
کریکت لباس گل گلی خود را پیش از یک مراسم عروسی کثیف می کند و...
قسمت چهل و هشتم
دزل تمام نوشیدنی های اسموتی را داخل وانت سوییت راید می گذارد و درش را قفل می کند اما کلید ماشین را گم می کند و...
قسمت چهل و نهم
جاسپر فکر می کند که نگهداری از کوکی کار ساده ای است تا اینکه گم می شود و...
قسمت پنجاه
پاپی معامله ای خطرناک می کند. او به خانم مارمالادی قول می دهد که چنانچه نتواند به اسپورک و اسپچ آشپزی یاد بدهد برای همیشه برای او کار خواهد کرد و...
قسمت پنجاه و یکم
زمانیکه مادربزرگ نانا با دوستان دزل وقت می گذراند، دزل حسودی اش می شود و...
قسمت پنجاه و دوم
جاسپر می خواهد به باتربین کمک کند تا برای اسطوره اش، سرآشپز بل لگوم، غذا درست کند. او سعی می کند کار با کاردک را یاد بگیرد و...
قسمت پنجاه و سوم
خانم مارمالادی نقشه ای شرورانه برای به دست آوردن کافه باتربین می کشد اما آیا او می تواند این نقشه خود را عملی کند؟
قسمت پنجاه و چهارم
همه در پادلبروک سرما خورده اند. حتی جاسپر که مسئول رساندن غذاها و سوپ ها است و...
قسمت پنجاه و پنجم
لوبیاهای جادویی باتربین تمام می شود. او و دوستانش تصمیم می گیرند که برای پیدا کردن لوبیاهای جادویی عازم سفر شوند اما...
قسمت پنجاه و ششم
یک گربه بی خانمان وارد کافه باتربین می شود و همه جا را بهم می ریزد. باتربین گمان می کند که این کار کوکی بوده است و...
قسمت پنجاه و هفتم
کریکت یک مهمانی در اتاق های بالای کافه باتربین ترتیب می دهد اما هیچکدام از دوستانش موفق نمی شوند به مهمانی او بیایند و...
قسمت پنجاه و هشتم
باتربین تصمیم به برگزاری یک پیکنیک برای تیمش میگیرد.
قسمت پنجاه و نهم
خانم مارمالادی و خواهرش وارد رقابت های آشپزی روز خواهر می شوند. آنها سر هر چیزی با هم دعوایشان می شود و...
قسمت شصتم
کریکت می شنود که باتربین می گوید که می خواهد کافه را تعطیل کند اما آیا این حرف واقعیت دارد و کافه باتربین برای همیشه تعطیل خواهد شد؟
قسمت شصت و یکم
خانم مارمالادی اشتباهی می کند و یک مرد زنجفیلی بزرگ را آزاد می کند. باتربین و دوستانش تلاش می کنند تا این مرد را مهار کنند و...
قسمت شصت و دوم
خانم مارمالادی اوپسی دودل را به کافه باتربین می فرستد تا خرابکاری کند. او از جادوی خود برای بهم ریختن کافه استفاده می کند و...
قسمت شصت و سوم
یک مشتری سخت گیر به کافه باتربین می آید و کارمندان سعی می کنند سفارش او را بگیرند. جاسپر به یک راه حل خلاقانه می رسد و...
قسمت شصت و چهارم
دوتی دائما از کریکت تقلید می کند و این کار، کریکت را عصبانی می کند و...
قسمت شصت و پنجم
پاپی یک گوجه فرنگی بسیار بزرگ در باغچه خود پرورش داده است. او می خواهد با کمک یک سرآشپز معروف با این گوجه یک غذای خوشمزه برای همه درست کند و...
قسمت شصت و ششم
باتربین یک پری مهربان است که کافه ای را در سرزمینی جادویی و اسرارآمیز اداره می کند و به کمک دوستانش غذاهای خوشمزه ای را درست می کنند، اما رقیب آنها، خانم مارمالادی تلاش دارد تا برای آنها دردسر درست کند و...
قسمت شصت و هفتم
باتربین یک پری مهربان است که کافه ای را در سرزمینی جادویی و اسرارآمیز اداره می کند و به کمک دوستانش غذاهای خوشمزه ای را درست می کنند، اما رقیب آنها، خانم مارمالادی تلاش دارد تا برای آنها دردسر درست کند و...
قسمت شصت و هشتم
باتربین یک پری مهربان است که کافه ای را در سرزمینی جادویی و اسرارآمیز اداره می کند و به کمک دوستانش غذاهای خوشمزه ای را درست می کنند، اما رقیب آنها، خانم مارمالادی تلاش دارد تا برای آنها دردسر درست کند و...
قسمت شصت و نهم
باتربین یک پری مهربان است که کافه ای را در سرزمینی جادویی و اسرارآمیز اداره می کند و به کمک دوستانش غذاهای خوشمزه ای را درست می کنند، اما رقیب آنها، خانم مارمالادی تلاش دارد تا برای آنها دردسر درست کند و...
قسمت ۷۰
باتربین یک پری مهربان است که کافه ای را در سرزمینی جادویی و اسرارآمیز اداره می کند و به کمک دوستانش غذاهای خوشمزه ای را درست می کنند، اما رقیب آنها، خانم مارمالادی تلاش دارد تا برای آنها دردسر درست کند و...