داستان واقعی واقعی لالی سوکولوف، یک زندانی یهودی که در طول جنگ جهانی دوم وظیفه خالکوبی شماره شناسایی روی بازوهای زندانیان در اردوگاه کار اجباری آشویتس-بیرکناو را داشت.
قسمت 1
هدر با لالی، یکی از بازماندگان آشویتس ملاقات می کند، که داستان زندگی خود را از عشق و بقا در اردوگاه برای او تعریف می کند.
قسمت 2
لالی برای دیدن دوباره زندانی 4562 ریسک بزرگی می کند و ناخواسته او را در معرض خطر جدی قرار می دهد.
قسمت 3
لالی ناامیدانه تلاش می کند تا برای گیتا دارو تهیه کند زیرا وضعیت او بدتر می شود.
قسمت 4
گیتا نگران محل اختفای لالی است. هنگامی که او از سرنوشت او باخبر می شود، هیچ کاری برای کمک به او متوقف نمی کند.
قسمت 5
رابطه هدر و لالی به سطح جدیدی می رسد. با نزدیک شدن به پایان جنگ، نازی ها بی نظم می شوند.
قسمت 6
پس از فرار از اردوگاه و روس ها، لالی بدون اینکه بداند گیتا زنده است یا مرده به براتیسلاوا می رود.
